عمومی

دانشجویی

عمومی

دانشجویی

تاریخچه احزاب در ایران

حزب

حزب به گروهی از شهروندان جامعه که دارای اهداف و منافع سیاسی مشترک میباشند و برای رسیدن به آن منافع و اهداف مبارزه نموده و برنامه‌های کادر رهبری حزب و هیات موئسس حزب را که عموماً بر پایهٔ خط مشی و اساسنامه حزبی میباشد، را اجرا مینمایند.

حزب گروه شهروندان با آرمانهای مشترک و تشکیلات منظم و متکی به پشتیبانی مردم است که برای به دست گرفتن قدرت دولت و یا شرکت در آن مبارزه می‌کند.

حزب سیاسی عبارتست از بخش پیشرفته و فهمیده یک طبقه اجتماعی که برای تامین منافع طبقاتی و رسیدن به حکومت و اجرای مرام خود با یک نظام معین مبارزه کرده و طبقه ویژه‌ای را که این حزب نماینده آن است در کشمکشهای اجتماعی رهبری می‌کند.

حزب، سازمانی سیاسی است که هدف و برنامه سیاسی روشنی دارد و معمولاً در پی کسب قدرت سیاسی در کشور است.

حزب

حزب به گروهی از شهروندان جامعه که دارای اهداف و منافع سیاسی مشترک میباشند و برای رسیدن به آن منافع و اهداف مبارزه نموده و برنامه‌های کادر رهبری حزب و هیات موئسس حزب را که عموماً بر پایهٔ خط مشی و اساسنامه حزبی میباشد، را اجرا مینمایند.

حزب گروه شهروندان با آرمانهای مشترک و تشکیلات منظم و متکی به پشتیبانی مردم است که برای به دست گرفتن قدرت دولت و یا شرکت در آن مبارزه می‌کند.

حزب سیاسی عبارتست از بخش پیشرفته و فهمیده یک طبقه اجتماعی که برای تامین منافع طبقاتی و رسیدن به حکومت و اجرای مرام خود با یک نظام معین مبارزه کرده و طبقه ویژه‌ای را که این حزب نماینده آن است در کشمکشهای اجتماعی رهبری می‌کند.

حزب، سازمانی سیاسی است که هدف و برنامه سیاسی روشنی دارد و معمولاً در پی کسب قدرت سیاسی در کشور است.

احزاب از لحاظ ماهیت قانونی بطور کلی به سه گروه تقسیم می‌شوند

 ۱- احزاب قانونی

۲- احزاب غیر قانونی

۳- احزاب دولتی

قانونی و یا غیر قانونی بودن هر حزب وابسته به نوع فعالیت و خط مشی آن حزب می‌باشد .

حزب قانونی

یک حزب قانونی حزبی است که در کنار حاکمیت و یا از درون حاکمیت تشکیل می‌شود . به کلیات قانون اساسی نظام حاکم اعتقاد دارد و طی یک فرایند قانونی مورد ثبت قرار گرفته است . در ایران وزارت کشور مسئولیت اصلی صدور پروانه فعالیت احزاب را بر عهده دارد .

حزب غیرقانونی

اصولا احزاب غیر قانونی از لحاظ ماهیت ممکن در دو دسته اصلی قرار می گیرند .

یک حزب غیر قانونی ممکن است در نظام ها و رژیم های گذشته قانونی بوده اما به دلیل کودتا و یا انقلاب و باروی کار آمدن یک نظام جدید از لحاظ ایدئولوژی با هیات حاکمه جدید در تعارض باشد . مثال حزب بعث عراق

یک حزب غیر قانونی ممکن است حزبی باشد ، که در قدرت شرکت داشته اما بدلیل تغییر مواضع حزبی و یا مسایلی از این دست مجبور به خروج از حاکمیت شده و یا حتی در موضع اپوزیسیون بر انداز قرار گیرد . همانند سازمان مجاهدین خلق

خط مشی مسلحانه

آنچه که در میان انواع احزاب غیر قانونی مشترک است این مورد میباشد که تمامی آنها سعی بر بازگشت به راس حاکمیت و یا شرکت در بخشی از قدرت است که به دلیل غیر قانونی شدن آنها این امر میسر نمیباشد بنابراین بعضی از این احزاب انشعاب نموده و خط مشی مسلحانه و ترور را برای نیل به اهداف حزبی خود انتخاب می‌کنند .

احزاب دولتی

در دوران استبداد پهلوی دوم به ویژه پس از شهریور 1320 ما به گونه‏ای از احزاب برمی‏خوریم که از هیچ بستر عقیدتی و ایدئولوژیکی برخوردار نبوده و بدون اتکا به حمایت مردم تنها به دستور عوامل قدرت از بالا تشکیل می‏شدند و وظیفه ‏ای جز حفظ و تقویت قدرت سیاسی حاکم نداشتند. این احزاب از اجزای ساختار سیاسی و حکومتی عصر بودند که به دفاع همه جانبه از قدرت و حکومت مرکزی می‏پرداختند و خود از وسایل استبداد داخلی بودند. این دسته از احزاب در تاریخ معاصر ایران به احزاب دولتی معروف شده‏ اند.

 این احزاب همه در سه چیز درباری، فرمایشی و غیرمردمی بودن اشتراک داشتند و در سه دوره در تاریخ معاصر ایران خودنمایی کردند.


انجمنهای مشروطه خواهی

نیمه ی دوم سلطنت مظفرالدین شاه، همزمان بود با پر و بال گرفتن انجمنهای مشروطه خواهی که به طور مخفیانه فعالیت می کردند و از تساهل و تسامح رواج یافته از سوی شاهِ نرمخو برای ترویج عقاید و افکارشان بهره می بردند. در این دوره، شمار زیادی از این انجمنها در تهران و شهرهای بزرگ دیگر پدید آمدند که تنها نام و نشان برخی از آنها به ما رسیده است و ساختار و نحوه ی عملکرد بیشترشان به دلیل مخفیانه بودن طبیعتشان هرگز فاش نشده است.

مهمترینِ این انجمنها تا سال 1283 خورشیدی، یعنی دو سال پیش از امضای فرمان مشروطه، به قرار زیر بودند:

الف) مجمع آدمیت

ب) انجمن مخفی

پ) انجمن ملی

ت) فرقه ی اجتماعیون- عامیون

ث) کمیته ی انقلابی

تاریخچه اولین احزاب در ایران

سابقه پیدایش احزاب و گروههای سیاسی در ایران به بعد از دوران نهضت مشروطه بازمیگردد. درواقع در دومین دوره مجلس شورای ملی، افرادی نظیر تقی زاده و دهخدا تحت تاثیر مشاهدات خود در کشورهای دیگر به فکر ایجاد احزاب سیاسی افتادند و با تقلید از عنوان«سوسیال دموکرات» حزب «اجتماعیون،عامیون» را به عنوان اولین حزب رسمی در ایران برپا ساختند.

 احزاب دوره دوم در ایران

حزب دموکرات ایران به رهبری قوام السلطنه

حزب زحمتکشان ایران به رهبری مظفر بقایی

 جبهه ملی

حزب توده

 حزب ایران (احمد زیرک زاده)

حزب مردم(1336-اسدالله علم)

 حزب ملیون(1337- منوچهر اقبال)

حزب ایران نوین(حسنعلی منصور)

 حزب رستاخیز(1354)

به طورکلی احزاب این دوران در قالب سه جریان چپ(کمونیست)،                                     جریان راست(ناسیونالیسم و لیبرالیسم)و جریان مذهبی تقسیم بندی می شوند.

مهمترین احزاب جریان چپ(کمونیست ) در این دوران عبارتند از

  حزب توده

مهمترین احزاب جریان راست(ناسیونالیسم و لیبرالیسم) در این دوران عبارتند از:

جبهه ی ملی،حزب ایران، حزب عدالت،حزب ملت ایران،حزب آریا ،حزب اراده ی ملی، حزب دموکرات ایران ، حزب جنگل ، حزب وطن، حزب استقلال ، حزب میهن پرستان ، حزب مردم ،حزب وحدت ایران، حزب آزادی، حزب افق آسیا، حزب پیکار، حزب اتحاد ، حزب زحمتکشان ملت ایران(نیروی سوم).

مهمترین احزاب جریان جریانهای مذهبی در این دوران عبارتند از:

فداییان اسلام

اقدامات این جمعیت عبارت بود از قتل احمد کسروی در 20 اسفند 1324

تظاهرات علیه دستگیری کاشانی در سال 1325

شرکت در ائتلاف جبهه ی ملی اول

قتل عبد الحسین هژیر

 قتل رزم ارا

طرح ترور حسین اعلاء(نخست وزیر وقت)

هدف فداییان اسلام  بر پایی حکومت اسلامی بود که آن را به صورت آشکار بیان می کردند.  

در طیف جریان مذهبی در این دوران شاهد شکل گیری گروهایی از جمله:

فداییان اسلام ،اتحادیه مسلمین، حزب ملل اسلامی، ،هیئتهای موتلفه اسلامی ،انجمنهای اسلامی ،نهضت مجاهدین خلق ،کنفدراسیون علی الاصول ،جبهه ی آزادی بخش مردم ایران ،حزب الله، اتحادیه ی انجمنهای اسلامی اروپا، نهضت آزادی در خارج از کشور،صلواتیون و اعتراضیون

 فکر ایجاد حزب دولتی در عصر پهلوی دوم، پس از کودتای 28 مرداد 1332ش و ایجاد حکومت مطلقه محمدرضا شاه در ایران شکل گرفت. قصد حکومت از تشکیل چنین احزابی، در دست گرفتن نبض فعالیت‏های سیاسی جامعه و پر کردن خلاء ناشی از نبودن احزاب آزاد بود. اما این فکر تا سال 1335ش همچنان در اذهان باقی ماند. تا اینکه به دستور شاه اسدالله علم یار دیرینه‏ اش مسئول تأسیس حزب مردم گشت.

حزب مردم

حزب مردم در اردیبهشت 1336ش موجودیت خود را اعلام کرد. سران این حزب غالباً چهره ‏های علمی و دانشگاهی و شخصیت‏های سیاسی و حکومتی بودند. رهبر عملی این حزب تا پایان حیات سیاسی آن اسدالله علم بود. از دیگر بنیانگذاران این حزب می‏توان از پرفسور یحیی عدل، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر موسی عمید، دکتر حسن ستوده تهرانی و دکتر احمد فرهاد نام برد.

حزب ملیون

یک سال بعد دومین حزب دولتی توسط نخست‏وزیر وقت منوچهر اقبال تأسیس شد (1337ش) اعضای این حزب بیشتر از میان وزرا، نمایندگان مجلس، مقامات وقت و رجال سیاسی اداری رژیم بودند. هیئت مؤسسه حزب از آقایان محمود جم، عزالممالک اردلان، حاج سید اسدالله موسوی، دکتر محمدعلی هدایتی، حسام دولت‏ آبادی، محمد حجازی و دکتر شاهکار تشکیل می‏شد. این هیئت ریاست و دبیرکلی حزب ملیون را به نخست‏ وزیر وقت و مؤسس حزب دکتر منوچهر اقبال واگذار کردند. دکتر اقبال در اولین جلسة حزبی خود عنوان کرد که: (در دنیای امروز حکومت دموکراسی! بدون احزاب و تشکیلات اجتماعی معنی ندارد. شاهنشاه دستور فرموده ‏اند که سیستم دو حزب در مملکت برقرار شود. پس حزب ملیون در مقابل حزب مردم تأسیس می‏گردد.)

اوج فعالیت حزبی احزاب مردم و ملیون در سال 1339 مقارن با انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی متجلی می‏شود. در این دوره از انتخابات تقلبات فراوان و تبایز و زد و بند بسیاری صورت گرفت. با آشکار شدن اسناد تقلبات انتخاباتی و تبایز و زد و بند حزب مردم به عنوان اقلیت و حزب ملیون به عنوان حزب اکثریت انتخابات باطل اعلام شد و هر دو حزب اعتبار خود را از دست دادند. بدین ترتیب دکتر اقبال نخست‏وزیر وقت از سویی و اسدالله علم از سویی دیگر از دبیرکلی حزب ملیون و مردم استعفا دادند. و حزب ملیون عملاً با برکناری نخست‏وزیر از میان رفت. اما حزب مردم به صورتی کمرنگ با رهبری دکتر یحیی عدل و سپس علینقی کنی، ناصر عاملی و محمد فضائلی تا سال 1353 در صحنه بود و در دوره 21 مجلس در سال 1342 و 22 در سال 1346 و بیست و سه در سال 1350 در رقابت با حزب ایران نوین همچنان به ایفای نقش اقلیت پرداخت.

حزب مردم در دوران حیات خود با جناح‏بندیها و اختلافات بسیاری روبه‏رو بود و سرانجام در سال 1353با برقراری نظام تک حزبی از میان رفت.

کانون مترقی

این تشکیلات نه به عنوان حزب بلکه به صورت جمعیت در سال 1340ش توسط گروهی از جوانان طرفدار اصلاحات امریکایی و پاره‏ای از وزرا و رجال دولتی چون حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا تشکیل گشت. و با از میان رفتن حزب ملیون در نقش حزبی در مقابل حزب مردم ظاهر شد و در انتخابات 21 مجلس شورای ملی در سال 1342ش شرکت جست. تأسیس این کانون در واقع پیش درآمد حزب ایران نوین بود که یک سال و اندی بعد از این کانون توسط همین اعضا ایجاد گشت. شایان ذکر است که نمایندگان اکثریت حزب ایران نوین در مجلس اکثریت را در دست داشتند.

حزب ایران نوین

این جزب در واقع با تغییر نام کانون مترقی در آذر سال 1342ش به وجود آمد. حزب ایران نوین بزرگ‏ترین و ماندگارترین حزب دولتی در عصر پهلوی بود که همواره تا تأسیس نظام تک حزبی، اکثریت را در دست داشت و بیش از یک دهه در فضای خالی از فعالیت‏های حزبی به حیات خود ادامه داد. نخستین دبیرکل این حزب حسنعلی منصور بود که در اسفند 1342ش به نخست‏وزیری رسید. با قتل منصور معاون دبیرکل حزب ایران نوین، امیرعباس هویدا نخست‏وزیر و دبیرکل حزب شد. حزب ایران نوین در انتخابات دوره 22 و 23 مجلس شورای ملی در سالهای 1346ش و 1350ش اکثریت را در مجلس داشت و در سال 1353 بزرگ‏ترین و پرطرفدارترین حزبی بود که در حزب رستاخیز ادغام شد.

فعالیت حزب ایران نوین بسیار وسیع بود و کمیته‏های متعددی را علاوه بر کمیته مرکزی دربرمی‏گرفت. این کمیته‏ها شامل: کمیته اجرایی و دفتر سیاسی، سازمان جوانان، زنان، کشاورزان، کارگران، بازرگانان، سندیکاهای کارگری، اتحادیه‏های اصناف و تشکیلات وابسته دیگر بود. حزب نشریاتی نیز در سراسر کشور منتشر می‏ساخت و روزنامه ندای ایران نوین ارگان آن محسوب می‏شد. حزب ایران نوین برای آموزش کادر خود اقدام به تأسیس مدرسه عالی علوم سیاسی و امور حزبی نمود که پس از ادغام آن در حزب رستاخیز، به آن حزب متعلق گشت.

دوره سوم

ایجاد نظام تک حزبی

فکر ایجاد حزب واحد و فراگیر از سوی ایرانیان تحصیل‏کرده در خارج کشور به ویژه طرفداران ساموئل هانتینگتون (استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد) مطرح شد. هدف از ایجاد چنین حزبی جلوگیری از بی ‏تفاوتی سیاسی اکثریت مردم کشور بود تا از طریق علاقمند کردن آنان به امور سیاسی مطلوب و عاملی مؤثر در جهت پیوند دولت و مردم ایجاد گردد.

بدین ترتیب تلاشهایی در جهت کسب موافقت محمدرضاشاه صورت گرفت و او را با این عنوان که از این پس با اجرای طرح نظام حزب واحد شاه رهبریت کل فعالیتهای سیاسی را برعهده خواهد گرفت، با خود هم‏آهنگ نمود. شاه در کتاب خود (پاسخ به تاریخ) در این مورد می‏گوید:

“ ما معتقد هستیم همه مردم ایران باید برای رسیده به هدفهای ملی که سعادت و آسایش فرد فرد ما را تامین خواهد کرد متحد باشند و در یک جهت حرکت کنند، همه کوششها باید در راه پیشرفت کشور باشد. نه خنثی کردن تلاشهای یکدیگر. در نظام چند حزبی امکان تفرقه و تشتت بسیار است. هر گروه که در حزبی هستند با دیگران بر سر کسب قدرت و به دست گرفتن حکومت ستیز و دعوا دارند. هر گروه می‏خواهد حرفهای خودش را به کرسی بنشاند و در نتیجه اختلافات به وجود می‏آید. در حالی که در حزب رستاخیز از جنگ گروهی خبری نیست“

بنابر این حزب رستاخیز ملی ایران به دستور شاه در یازده اسفند 1353ش تشکیل شد و کلیه احزاب منجمله حزب ایران نوین، حزب مردم، پان ایرانیست و ایرانیان در آن ادغام شدند. اندکی بعد کار به جایی رسید که شرکت در این حزب سیاسی، اجباری اعلام شد و شاه در سخنان خود گفت: “ هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند. اگر نشد از ایران خارج شود. اگر نخواستند خارج شوند، جایشان در زندان است، و دولت اعلام نمود برای هر ایرانی که خواستار شرکت در حزب نیست پاسپورت صادر و به خارج فرستاده خواهد شد.“

بدین گونه حزب رستاخیز نیز حربه‏ای در دست دولت و دیکتاتوری شد و شاه رکن چهارمی به سه رکن دیکتاتوری خود افزود و حزب دولتی به جای آنکه از قدرت و استقلال بیشتری بهره ‏مند باشد و در فعالیتهای سیاسی نقشی چشمگیر داشته باشد عملاً به صورت یکی از ابزار اعمال قدرت حکومتی درآمد. دبیرکلی حزب جدید در ابتدا به عهده امیرعباس هویدا نخست ‏وزیر وقت و رئیس حزب ایران نوین نهاده شد و البته قصد شاه این بود که فعالیتهای سیاسی نخست‏ وزیرش را نیز تحت اختیار خود بگیرد. بعدها رهبری این حزب به عهده جمشید آموزگار گذارده شد و اندکی بعد به نخست ‏وزیری برگزیده شد. اما عملکرد جمشید آموزگار در حزب که به ایجاد جناح پیشرو انجامید خود از موانع ضعف حزب گشت و به جای آنکه حزب باعث اتحاد و یکرنگی و ثبات در جامعه گردد، خود از عوامل اصلی تشتت آرا و ایجاد اختلاف بین رجال دولتی و دولتمردان سیاسی گشت. در این بین درگیری جناحهای پیشرو، سازنده و لیبرال بر شدت این جریان افزود.

حزب رستاخیز ملت ایران سه سال بعد از تشکیل به عنوان یکی از پایه ‏های رژیم مورد حملات مخالفین رژیم قرار گرفت و عملکرد آن باعث تشدید نارضایتی‏ها گشت. به طوری که در اهداف خود از جمله تحکیم رژیم و نهادی کردن سلطنت و تثبیت دولت موفق نشد و به جای ایجاد ثبات، کل رژیم را تضعیف کرد و سلطنت را بیش از پیش از ملت جدا ساخت و معدود پیوند موجود در رژیم را از بین برد و سرانجام در پائیز 1357 به دستور خود رژیم برچیده شد.

فهرست احزاب ایران

حزب‌های فعال دارای پروانه در ایران

 

  احزاب اصلی اصلاح‌طلب


حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
حزب کارگزاران سازندگی
حزب اعتماد ملی
مجمع روحانیون مبارز
حزب اسلامی کار
حزب مردم سالاری
حزب جامعهٔ مدنی همدان
حزب همبستگی ایران اسلامی

احزاب جناح راست


حزب موتلفه اسلامی
جامعه روحانیت مبارز
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی
حزب نواندیشان ایران اسلامی

احزاب نزدیک به اصلاح‌طلبان


حزب اعتدال و توسعه
حزب اسلامی رفاه کارگران

 

حزب‌های فعال بدون پروانه در ایران یا خارج از ایران

  طیف لیبرال و ملی‌گرا

حزب مشروطه ایران
جبهه ملی ایران
نهضت آزادی ایران
شورای فعالان ملی مذهبی
حزب پان‌ایرانیست

طیف سوسیال دموکرات


سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
حزب سوسیال دموکرات ایران

طیف سوسیالیست و کمونیست

سازمان انقلابی کارگران ایران (راه کارگر)
حزب توده ایران
حزب کمونیست ایران
اتحادیه کمونیست‌های ایران
سازمان انقلابیون کمونیست (م-ل)
حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوئیست)
سازمان فدائیان (اقلیت)
حزب کمونیست کارگری ایران
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست
حزب کار ایران (طوفان)
سازمان اتحاد فداییان کمونیست
چریک‌های فدایی خلق ایران (جریان اشرف دهقانی)

طیف اسلام‌گرا

سازمان مجاهدین خلق ایران

احزاب و سازمان‌های منطقه‌ای

حزب دموکرات کردستان ایران
سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران (کومه‌له)
حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)
سازمان خبات کردستان ایران
جنبش مقاومت مردمی ایران (جندالله)

حزب‌ها و گروه‌های منحل و تاریخی

حزب‌ها و گروه‌های منحل و تاریخی دوران مشروطه

حزب اعتدالیون (میانه‌روها)
حزب دموکرات (عامیون)
حزب سوسیال دموکرات (اجتماعیون عامیون)
حزب اتفاق
حزب ترقی

دوران پهلوی

حزب کمونیست ایران (دهه ۱۳۰۰)
حزب سوسیالیست (ایران)
حزب تجدد
حزب اصلاح‌طلبان
حزب اراده ملی
حزب دموکرات ایران (دههٔ
۱۳۲۰)
فرقه دموکرات آذربایجان
حزب سومکا (حزب نازی ایران)
حزب مردم ایران
حزب زحمتکشان ملت ایران
حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم)
حزب ایران نوین
حزب رستاخیز

 پس از انقلاب ۱۳۵۷

حزب جمهوری خلق مسلمان
حزب جمهوری اسلامی
جبهه دموکراتیک ملی ایران

جبهه مشارکت ایران اسلامی

جبهه مشارکت ایران اسلامی

دبیرکل

محسن میردامادی

موسس

محمدرضا خاتمی

نامزد انتخاباتی اخیر

میرحسین موسوی

شعار

عدالت
آزادی
معنویت

تاسیس

۱۳۷۷[نیازمند منبع]

روزنامه

روزنامه مشارکت

کشور

 ایران

وب‌گاه

www.mosharekat.ir

جبههٔ مشارکت ایران اسلامی یکی از اولین احزابی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۷۶) تأسیس شد.[۱]

مولفه‌ها و اهداف

از نگاه «جبهه مشارکت ایران اسلامی»، نام این حزب در واقع نماد شاخص‌های اصلی این حزب است.

واژهٔ «جبهه» نشانه روند شکل‌گیری آن از سوی سه مولفهٔ گوناگون در مرداد ماه سال ۷۹ است. اما رویکرد این «جبهه» تماما در چهارچوب مفهوم حزب می‌گنجد. هسته اصلی جبهه مشارکت را دانشجویان پیرو خط امام تشکیل داده‌اند. آنها جوانان انقلابی از طبقه متوسط شهری با گرایش چپ اسلامی بودند که آرمان‌گرایی و عمل‌گرایی وجه مشخصه اصلی‌شان بود.

یک مولفهٔ دیگر بنیانگذاری این جبهه، نواندیشان دینی بودند که قرائت انسان‌گرایانه و مشارکت جویانه‌ای از اسلام سیاسی داشتند. شعارهای اصلی جبهه مشارکت که خطوط فکری این مجموعه را نیز مشخص می‌کند عبارت‌اند از «ایران برای همهٔ ایرانیان» و «معنویت، عدالت، آزادی» که با توجه به شعارهای مطرح شده توسط روشنفکران دینی آرمان‌گرا در گذشته مانند دکتر علی شریعتی همان «عرفان، برابری، آزادی» است که از آرمانهای شیعه سخن می‌گوید.

مولفه سوم سیاست‌مداران و تکنوکرات‌های معتقد به رشد و سربلندی ایران بودند که در دولت رفسنجانی به کار دستگاه‌های اجرائی کشور جلب شدند، و به لیبرالیسم و اقتصاد باز معتقد بودند. این سه مولفه در همسویی نانوشته‌ای سازمانگر اصلی جنبش دوم خرداد سال ۷۶ بودند.

موسسین و اعضای ارشد جبهه مشارکت بر این باورند که تمام کشورهای دارای فرهنگ مذهبی-سنتی نیز با اصلاح ساختار فرهنگی جامعه خود (در کنار اصلاح ساختار سیاسی) و تولید فرهنگ مدرن برآمده از سنتهای بومی (علیرغم مقاومت شدید سنت‌گرایان) می‌توانند جزو کشورهای مدرن جهان باشند و در ایران مردمسالاری باید از درون و با اصلاحات در داخل کشور محقق شود.

موسس و اعضای اصلی

دبیر کل سابق این جبهه محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و برادر رئیس جمهور سابق سید محمد خاتمی بود که از تابستان ۱۳۸۵ جای خود را به محسن میردامادی داد.[۱] از دیگر مقامات مشهور این حزب می‌توان سعید حجاریان را نام برد.

اعضای شورای مرکزی

در جریان نهمین کنگره حزب مشارکت، اعضای کنگره از میان ۵۳ نامزد عضویت در شورای مرکزی ۳۰ عضو اصلی و پنج عضو علی‌البدل را برگزیدند که اسامی اعضای اصلی به ترتیب حروف الفبا عبارت است از: کریم ارغنده‌پور، مصطفی تاج‌زاده، جلال جلالی‌زاده، حمیدرضا جلایی‌پور، سعید حجاریان، محمود حجتی، سید صفدر حسینی، سید محمدرضا خاتمی، ناصر خالقی، هادی خانیکی، علی‌اصغر خدایاری، فاطمه راکعی، عبدالله رمضان‌زاده، محمدعلی سعدایی، داوود سلیمانی، سعید شریعتی، علی شکوری‌راد، احمد شیرزاد، سعید شیرکوند، محسن صفایی فراهانی، هادی قابل، حسین کاشفی، عباس کوشا، الهه کولایی، محمد کیانوش‌راد، فخرالسادات محتشمی‌پور، اروج‌علی محمدی، محسن میردامادی، محمد نعیمی‌پور، سید شمس‌الدین وهابی.محمد ابراهیم انصاری لاری

همچنین اعضای علی‌البدل نیز به ترتیب الفبا عبارتند از : زهره آقاجری، نصرالله جهانگرد، سعید شریف زادگان، جعفر کامبوزیا و فریده ماشینی. [۲]

حزب مؤتلفه اسلامی

حزب موئتلفه اسلامی

دبیرکل

محمدنبی حبیبی

تاسیس

۱۹۶۲

ایدئولوژی سیاسی

اسلام‌گرایی
ملی گرایی
اصولگرایی

دین

اسلام (شیعه)

ملیت

ایرانی

وب‌گاه

motalefe-party.com/

حزب مؤتلفه اسلامی یا هیات‌های موتلفه اسلامی، از ائتلاف ۳ هیات مذهبی پیرو آیت‌الله خمینی در منزل وی، شکل یافت. هیات‌های ائتلاف کننده شامل هیات مسجد شیخ علی، هیات اصفهانی‌ها و هیات موید بود.

این تشکل اسلامی که با نام‌های هیات‌های موتلفه اسلامی، جمعیت هیات‌های موتلفه اسلامی، حزب موتلفه اسلامی و... نیز شناخته می‌شود، در شکل گیری و هدایت قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقش داشت.

 موتلفه اسلامی، اصل مبارزاتی خود را بر مبارزه سیاسی نهاده. اما، پس از تبعید خمینی شاخه نظامی آن، مبارزه نظامی را آغاز نمود و با ترور حسنعلی منصور (نخست وزیر شاه که کاپیتولاسیون را به تصویب رسانده بود) مهم‌ترین اقدام مسلحانه خود را در کارنامه خویش ثبت نمود. پس از دستگیری سران اولیه آن، بقایای آنرا رجایی و باهنر اداره کرده و موتلفه دوم را راه اندازی نمودند.[نیازمند منبع] این جمع در پوشش کارهای فرهنگی، اقتصادی و... مبارزات سیاسی را تا تشکیل ستاد استقبال از امام ادامه داد. در این ستاد افرادی همچون عسگراولادی، بادامچیان، عراقی، شفیق، توکلی بینا، رخ صفت، سعیدمحمدی، اسلامی، مقصودی و... از موتلفه حضور جدی داشتند.

پس از انقلاب ۱۳۵۷

این تشکل، در سالهای قبل از انقلاب در مبارزات حضور داشت و پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷)، برخی از اعضای آن در شورای انقلاب اسلامی عضویت یافتند. با شکل گیری حزب جمهوری اسلامی، این تشکل، فعالیت خود را درون این حزب دنبال نمود و با تعطیلی فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی، به فعالیتهای سیاسی خود، با نام جمعیت موتلفه اسلامی ادامه داد.

مؤتلفه اسلامی، در دیماه سال ۱۳۸۲، در هفتمین مجمع عمومی خود، به «حزب موتلفه اسلامی» تغییر نام داد.

از چهره‌های موثر موتلفه اسلامی، می‌توان به سید محمد حسینی بهشتی و مرتضی مطهری (نمایندگان امام)، رجایی، باهنر، مهدی عراقی، حاج مهدی بهادران ولاجوردی، اندرزگو، بخارایی، امانی، صفارهرندی، نیک نژاد، اسلامی، احمد شهاب، درخشان و... اشاره کرد. از میان چهره‌های سیاسی موجود نیز، می‌توان از حبیب الله عسگراولادی، اسد الله بادامچیان، محمد نبی حبیبی، حمیدرضا ترقی، علی اکبر پرورش، توکلی بینا، کاظم انبارلویی، حسین انواری، فاطمه رهبر و حسن صبوری سخنگوی جدید حزب نام برد. ارگان رسمی این حزب هفته نامه شما است.

رهبران حزبی

دبیرکل فعلی این حزب محمدنبی حبیبی می‌باشد. قائم مقام او دکتر اسدالله بادامچیان، نماینده مردم تهران در مجلس هشتم، است. رئیس دفتر سیاسی حزب موتلفه اسلامی، کاظم انبارلوئی، سردبیر روزنامه رسالت، است.

موتلفه بازار

بخشی از هیئت موتلفه در فعالیتهای تجاری شرکت می‌کند و بازار را در دست دارد و به نام موتلفهٔ بازار یا بخش اصناف جمعیت موتلفه در بازار تهران شناخته می‌شود و قوی‌ترین شاخه موتلفه‌است. هر چند موتلفه در زمینه سیاسی دولت‌گرا است ولی از نظر اقتصادی مخالف کنترل کامل وزارت بازرگانی و وزارت اقتصاد و دارایی بر همه فعالیت‌های تجاری و مبادلات اقتصادی می‌باشد.[۱][۲] انجمن جامعه اسلامی بازار و اصناف از انجمن‌های همسو با موتلفه‌است.[۳]

ارتباط با انگلیس

برخی معتقدند موتلفه اسلامی در پشت صحنه با انگلستان رابطه دارد (ممکن است همه رهبران موتلفه وابسته ‏نباشند، اما نفوذ سازمان‌های خارجی در میان آنها تاثیر بزرگی بر حرکات ضدملی موتلفه دارد‏). سازمان جاسوسی انگلستان ‏در طول تاریخ ایران مایل بوده‌است با نفوذ در نهادهای سنتی دینی، در زمان‌های لازم علیه جنبش‌های ملی ‏ایران فشار وارد کند تا از قدرت گیری آنها در ایران پیشگیری شود. حرکات هیئت موتلفه اسلامی نیز همیشه در تناقض با هویت ایرانی و منافع ملی ایران بوده و معمولاً به سود منافع قدرت‌های ‏بیگانه و به سود منافع محافل افراطی اسرائیل تمام شده‌است.[۴][۵][۶][۷] گفته می‌شود در دوره خاتمی مناسبات سنتی هیئت موتلفه با انگلستان ضربه دیده و آنها به معامله تجاری با آمریکا نیز پرداختند.[۸]

حزب مؤتلفه در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) از علی لاریجانی و در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از محمود احمدی نژاد حمایت کرد.

حزب اعتدال و توسعه

حزب اعتدال و توسعه

دبیرکل

محمدباقر نوبخت حقیقی

نامزد انتخاباتی اخیر

میرحسین موسوی

روزنامه

روزنامه آفتاب

کشور

 ایران

حزب اعتدال و توسعه، در عصر موسوم به اصلاحات تاسیس شد. تاکنون، آقایان دکتر محمدخان، وزیر اقتصاد دوران سازندگی و دکتر محمدباقر نوبخت حقیقی، اقتصادان و نماینده پیشین مردم رشت در مجلس، دبیرکلی این حزب را برعهده داشته‌اند. حزب اعتدال و توسعه در انتخابات ریاست جمهوری دهم از میرحسین موسوی حمایت کردند و پس از آن دفتر مرکزی اش را تعطیل نمود و جلسات شورای مرکزی آن برگزار نشد.

بر اساس آخرین انتخابات صورت گرفته در کنگره سراسری این تشکل سیاسی، در حال حاضر اعضای شورای مرکزی این حزب به شرح ذیل هستند:

محمدباقر نوبخت، فاطمه هاشمی رفسنجانی، اکبر ترکان، محمود واعظی، محمدرضا نعمت زاده، مرتضی بانک، علی اکبر آقایی، محمدعلی نجفی، مرتضی محمدخان، مسعود شفیعی، حمید رضایی قلعه، محمد حسن تولایی، محمدعلی محمدی، خسرو رحمانی، عبدالغفار شجاع، صلاح الدین دلشاد، امیرعلی نعمت الهی، حسین محلوجی، زهرا پیشگاهی فرد، مجید آخوندزاده، غلامعلی دهقان، نادر شیرکوند، محمدرضا شعبانی، محمد خدادادی، سیدنجیب حسینی، گرشاسب مددی، فیروز فاضلی، علی عبدالله زاده، اعظم ناصری پور، محمد دهستانی.

اهداف[۱]

1- گفتمان توسعه و سازندگی اصلی ترین راهبرد برای تداوم عدالت اجتماعی و تحقق اهداف مقدس نظام و امام راحل خواهد بود.

2- اصل عقلانیت واعتدال در راهبرد سیاسی کشور باید همواره در نظریه و عمل مورد عنایت قرار گرفته و به لزوم تاسی از آن تاکید گردد.

3- رعایت اصل وفاق و وحدت میان همه نیروهای وفادار به اسلام، امام و رهبری تضمین کننده انسجام ملی در برابر هر گونه اجماع بین المللی خواهد بود.

4- راهبرد تعامل موثر و سازنده و تنش زدایی با نظام بین الملل بر اساس اصل پذیرفته شده عزت، حکمت و مصلحت تامین کننده منافع جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی و تعامل با مجامع بین المللی خواهد بود.

5- مشارکت و بهره مندی حداکثری از نخبگان، اندیشمندان و صاحبان فکر هم تسهیل کننده اهداف توسعه و سربلندی نظام در رقابت های جهانی است.

6- رعایت اصل شایسته سالاری و استفاده از ظرفیت و تجربه منابع انسانی و مدیران لایق لازمه تحقق اهداف نظام در چشم انداز بیست ساله خواهد بود.

7- باید در کلیه تصمیمات و اقدامات همواره قانون محور حرکت باشد و از هر نوع رفتار سلیقه ای و افراطی جدا پرهیز شود.

8- گسترش احزاب و تشکل های مدنی وفادار نظام در چارچوب قانون اساسی و پرهیز از رفتارها و اقدامات عوام گرایانه به عنوان تسهیل کننده ارتباط نظام با مردم گزینه ای ضروری و اثر بخش خواهد بود.

9- حفظ منزلت و پاسداشت حرمت بزرگان و پیشکسوتان انقلاب وبهره گیری از اندیشه های بلند آنان زمینه ساز ترویج فضائل اسلامی درجامعه و تحقق بخش ارزش های انقلابی خواهد بود.

10- با اشاره به سیره بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تاکید مکرر رهبری انقلاب، مشروعیت و مقبولیت نظام همواره ملهم از اجرای اصل مردم سالاری دینی بوده و بدون تردید تقلیل نقش هر یک از ابعاد اسلامیت و جمهوریت با هر استدلالی عملا نوعی خروج از خط اصیل امام و رهبری تلقی می شود.

حزب اعتماد ملی

حزب اعتماد ملی

دبیرکل

مهدی کروبی

موسس

مهدی کروبی

شعار

خط امام و اصلاحات

تاسیس

۱۳۸۴ خورشیدی

روزنامه

روزنامه اعتماد ملی

کشور

 ایران

وب‌گاه

sahamnews.org

حزب اعتماد ملی توسط مهدی کروبی پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ خورشیدی وپس از کناره گیری از دبیری مجمع روحانیون مبارز تأسیس شد. حزب اعتماد ملی پس از تأسیس، ضمن انتقاد از عملکرد اصلاح‌طلبان ایران در جریان مجلس ششم، رویکرد و خط فکری جداگانه‌ای را اتخاذ نمود و در جریان انتخابات مجلس هشتم نیز مسیر خود را جدای از « ائتلاف اصلاح‌طلبان » اعلام کرد. با وجود این که مهدی کروبی خود را اصلاح‌طلب می‌داند، معتقد است که محمد خاتمی به افراط گرایان اجازه داد تا اصلاحات را تخریب کند.[۱] به گفته مهدی کروبی، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ موجب حذف وی شد. هم اکنون کروبی، دبیر کل حزب اعتماد ملی است. طبق اظهارنظر سران حزب اعتماد ملی، این حزب، موافق برقراری رابطه با آمریکا است [۲]

در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) حزب اعتماد ملی از مهدی کروبی به عنوان نامزد این حزب، حمایت کرد.[۳]

حزب الوفاق الاسلامی

حزب الوفاق الاسلامی تنها حزب قانونی متعلق به اعراب ایرانی است که پس از دوم خرداد از وزارت کشور ایران مجوز دریافت کرد و توانست در دور دوم انتخابات شوراهای شهر و روستا در اهواز به موفقیت دست یابد.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

تأسیس

۱۶ فروردین ۱۳۵۸

انحلال

۱۳۶۵

مقر

تهران

زبانهای رسمی

فارسی

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تشکیلاتی سیاسی ایرانی بود که پس از انقلاب ایران تشکیل شد. این سازمان در سال ۱۳۶۵ پس از تصمیم آیت‌الله خمینی مبنی بر عدم حضور نماینده‌اش در سازمان منحل شد.[۱]

تاریخچه

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ۱۶ فروردین ۱۳۵۸ با به هم پیوستن ۷ گروه اسلام‌گرای مخالف نظام پیشین شکل گرفت که همگی سابقه مبارزه نظامی را نیز داشتند. این گروه‌ها تا قبل از پیروزی انقلاب ارتباط تشکیلاتی چندانی با هم نداشتند، اما وجود هدف مشترک مقابله با خطراتی که نظام نوپا را تهدید می‌کرد، آن‌ها را به اتحاد با یک‌دیگر سوق داد، دشمنی با سازمان مجاهدین خلق یکی از مهم‌ترین وجوه اشتراک اعضای این سازمان بود که حتی در نام سازمان نیز تجلی پیدا کرد. تنها تفاوت نام این دو سازمان جایگزینی کلمه «خلق» با کلمه «انقلاب اسلامی» بود.

هفت گروه بنیان‌گذار این سازمان عبارت بودند از؛

  • گروه امّت واحده
  • گروه توحیدی بدر
  • گروه توحیدی صف
  • گروه فلاح
  • گروه فلق
  • گروه منصورون
  • گروه موحدین

نخستین شورای هماهنگی سازمان با عضویت محمد سلامتی و صادق نوروزی (از امّت واحده)، مرتضی الویری (فلاح)، محمد بروجردی (صف)، محمود بخشنده (موحدین)، محمدباقر ذوالقدر و محسن تحویل‌زاده از (منصورون) تشکیل شد.

از اعضای کلیدی دیگر این سازمان در بدو تشکیل می‌توان سعید حجاریان، بهزاد نبوی، محسن آرمین، مصطفی تاج‌زاده، محسن رضایی، فیض‌الله عرب سرخی، مجتبی شاکری، محسن مخملباف، حسین فدایی و حسن واعظی را نام برد[۲]. مجاهدین انقلاب در سرکوب نیروهای استقلال‌طلب در کردستان و سیستان و بلوچستان نقش فعّالی داشت، به طوری‌که در دوران جنگ کردستان فرمانده سپاه پاسداران در غرب کشور محمد بروجردی و فرمانده ارتش در غرب کشور علی صیاد شیرازی هر دو از اعضای این سازمان بودند.

مهم‌ترین کار این سازمان در آن هنگام مبارزه با جریاناتی بود که به زعم آن‌ها با خط مشی لیبرال خود انقلاب را به بیراهه می‌بردند. مرتضی الویری عضو شورای مرکزی مجاهدین انقلاب در این‌باره می‌گوید: «در آن مقطع زمانی [دوران ریاست‌جمهور بنی صدر] تشکیلات مجاهدین انقلاب اسلامی هیچ کاری نداشت الا مقابله و مخالفت با بنی صدر و جناح لیبرال».[۳]

با فرمان روح‌الله خمینی در مورد عدم حضور افراد نظامی در گروه‌های سیاسی برخی از اعضای اصلی سازمان هم‌چون ذوالقدر و محسن رضایی که فرماندهی سپاه پاسداران را به عهده گرفته بود از سازمان خارج شدند و عده‌ای دیگر هم‌چون محسن آرمین از فعالیت در سپاه انصراف دادند.

با پدید آمدن اختلافات میان اعضای این سازمان در همان ابتدای پیدایش سازمان بر سر مسائلی همچون صدور بیانیه در مناسبت‌هایی هم‌چون روز کارگر، ترور مرتضی مطهری و یا سال‌مرگ علی شریعتی و به ویژه مخالفت جناح راست‌گرای سازمان و گروه منصورون با سیاست‌های اقتصادی محمد سلامتی و بهزاد نبوی در دولت میرحسین موسوی، مجاهدین انقلاب پس از مدتی به ۲ و بعد به ۳ جناح تقسیم شدند.

محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، که در سال ۱۳۷۰ توسط برخی از اعضای جناح چپ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تأسیس شد، علت این اختلافات را همراهی عده‌ای از اعضای سازمان از جمله افراد گروه منصورون با سیاست‌های جناح بازار، عدم اعتقاد به ولایت فقیه و مجلس و مخالفت آن‌ها با بسیاری از مصوبات مجلس و دولت هم‌چون قانون کار و قانون اصلاحات ارضی می‌داند. او مهم‌ترین اعضای راست‌گرای آن زمان سازمان را حسین فدایی، محمدباقر ذوالقدر، محسن رضایی و احمد توکلی معرفی کرده‌است[۴].

حضور راستی کاشانی که به عنوان نماینده ولی‌فقیه و با پیشنهاد گروه منصورون و دخالت‌های او در امور سازمان عامل دیگری بود که در نهایت موجب خروج جناح چپ‌گرای سازمان از جمله بهزاد نبوی و محمد سلامتی در سال ۱۳۶۱ شد.

جامعه روحانیت مبارز

جامعهٔ روحانیت مبارز استان تهران که به اختصار جامعهٔ روحانیت مبارز گفته می‌شود، نهادی است دینی و روحانی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعیِ که با انگیزه‌ای دینی و با شعار حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت.

در سال‌های اخیر جامعهٔ روحانیت مبارز در کنار تشکل‌های همسوی خود (از جمله حزب مؤتلفه اسلامی، جامعهٔ اسلامی مدرسین، انصار حزب‌الله، جامعهٔ اسلامی دانشگاهیان، و انجمن‌های اسلامی اصناف بازار تهران) نقش مهمی در تحولات سیاسی ایران داشته است.

تاریخچه

با شکست قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، به این موضوع پی برده شد که علت شکست، عدم وجود تشکیلاتی منسجم بوده‌است. در سال ۱۳۵۶ به تاکید سید روح الله خمینی و با حمایت از مرتضی مطهری، نخستین هستهٔ جامعهٔ روحانیت شکل گرفت. برنامه‌ریزی راه‌پیمایی‌ها، سخنرانی در مساجد، تهیهٔ شعارها، و هماهنگی و سازماندهی مبارزه ضد حکومت پهلوی عمدتاً برعهدهٔ جامعهٔ روحانیت مبارز بود. اساسنامهٔ جامعهٔ روحانیت مبارز در سال ۱۳۵۷ تدوین شد. در آذر ۱۳۵۸ به توصیهٔ سید روح الله خمینی اساسنامهٔ جدیدی تنظیم و بسیاری از بندهای اساسنامهٔ پیشین حذف شد و نام آن به «جامعهٔ روحانیت مبارز تهران» تغییر یافت. آخرین تغییر در اساسنامه مربوط به ۲۹ مرداد ۱۳۷۵ بود که نام جامعه به «جامعهٔ روحانیت مبارز استان تهران» تغییر یافت.

اهداف

بر پایهٔ اساسنامهٔ جامعهٔ روحانیت مبارز، اهداف این جامعه چنین عنوان شده است[۱]:

  • سازماندهی روحانیت شیعه، رشد و اعتلاء آن
  • تحکیم مبانی انقلاب اسلامی و دفاع همه جانبه از دستاوردهای آن و تقویت نظام جمهوری اسلامی
  • حمایت همه جانبه از اندیشه فرهنگی سیاسی حضرت امام (ره) و اصل مترقی ولایت فقیه
  • گسترش فضایل اخلاقی در جامعه اسلامی
  • ارشاد اقشار مختلف مردم و گروههای فعال سیاسی، اجتماعی از طریق تبیین وظایف شرعی
  • نظارت بر عملکرد مسئولین نظام و نقد دلسوزانه آنان در جهت تحقق اصل النصیحه لائمه المسلمین
  • ارتباط با روحانیت سایر مذاهب اسلامی و همکاری با کلیه مراکز اسلامی در جهت تحقق اهداف دینی
  • تعامل مثبت و سازنده با ادیان الهی در جهت کاهش آلام جهانی و تحقق صلح
  • تأسیس موسسات عام المنعفه

ارکان

ارکان این جامعه عبارتند از[۲]:

  • هیأت موسس
  • شورای مرکزی
  • دبیرکل
  • هیأت اجرائی
  • هیأت داوران
  • شورای مناطق
  • اعضاء عمومی جامعه

مجمع روحانیون مبارز

مجمع روحانیون مبارز

دبیرکل

محمد موسوی خوئینی‌ها

موسس

مهدی کروبی

شعار

پیروی از خط امام - تداوم اصلاحات

تاسیس

۱۳۶۶

روزنامه

روزنامه سلام

ایدئولوژی

چپ‌گرایی اسلامی، مردمسالاری دینی

کشور

 ایران

وب‌گاه

rouhanioon.com

مجمع روحانیون مبارز، از تشکل‌های مطرح سیاسی مذهبی در ایران است که از گروههای اصلاح‌طلب و چپ‌گرای مذهبی به شمار می‌رود. این تشکل با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز و با موافقت روح الله خمینی در سال ۱۳۶۶ تشکیل شد.[۱] رهبری آن را از ابتدا تا سال ۱۳۸۴ مهدی کروبی بر عهده داشت. هم‌اکنون محمد خاتمی رئیس شورای مرکزی این تشکل است و محمد موسوی خوئینی‌ها دبیرکلی آن را بر عهده دارد.[۲]

تاریخچه

مجمع روحانیون مبارز در سال ۱۳۶۶ و در آستانه انتخابات مجلس سوم از انشعاب روحانیون چپ‌گرا به رهبری مهدی کروبی و محمد موسوی خوئینی‌ها از جامعه روحانیت مبارز تشکیل شد. انشعاب از جامعه روحانیت با تایید کتبی روح الله خمینی[نیازمند منبع] صورت گرفت و این تشکل پیروزی گسترده‌ای در انتخابات مجلس سوم داشت. حذف محمود دعایی و فخرالدین حجازی از فهرست انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات مجلس سوم یکی از عواملی بود که زمینه ساز انشعاب روحانیون چپ گرای طرفدار دولت موسوی در جامعه روحانیت مبارز شد. مهدی کروبی که رهبری جریان اقلیت را برعهده داشت آن را به این معنا گرفته بود که جامعه روحانیت از مسیر اصلی خود که حمایت از انقلاب و انقلابیون اصیل است دست برداشته و کسانی را که سابقه چندانی در انقلاب ندارند، بر کسانی که کاملا سابقه دارند ترجیح می دهد.

اولین شورای مرکزی مجمع به دبیرکلی مهدی کروبی و عضویت محمد موسوی خوئینی ها، محمدرضا توسلی، حسن صانعی، امام جمارانی، جلالی خمینی، سید محمد خاتمی، صادق خلخالی، رسول منتجب‌نیا، اسدالله بیات، سید محمد هاشمی، محمدعلی انصاری، محمد صدوقی، محمدعلی رحمانی، سراج‌الدین موسوی، عبدالواحد موسوی لاری، علی‌اکبر آشتیانی، ناصر قوامی، محمدعلی نظام‌زاده، محمدعلی ابطحی، هادی غفاری، اسدالله کیان ارثی، سید حمید روحانی، محمود دعایی، سید تقی درچه‌ای و عیسی ولایی تشکیل شد.[۳]

پس از انتخاب علی خامنه‌ای (یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز) به رهبری و پایان جنگ، اصلاح قانون اساسی و حذف پست نخست وزیر و افزایش اختیارات رییس جمهوری (هاشمی رفسنجانی) و نهایتا اعمال نظارت استصوابی در انتخابات مجلس چهارم (که بر اساس آن کاندیدهای انتخابات توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند) مجمع نفوذ خود را در دولت و مجلس از دست داد.

محمد خاتمی (تنها عضو مجمع در دولت هاشمی رفسنجانی) در پی افزایش فشارها بر وی برای همراه شدن با نظریه «تهاجم فرهنگی» که از سوی سید علی خامنه‌ای مطرح شده بود، از پست وزارت فرهنگ استعفا داد.

پس از رد صلاحیت بسیاری از کاندیدهای مجمع در انتخایات مجلس چهارم، این تشکل بیانیه‌ای را مبنی بر کناره‌گیری از شرکت در انتخابات منتشر ساخت که روزنامه‌ها حاضر به انتشار آن نشدند. بدین ترتیب مجمع اقدام به انتشار روزنامه سلام کرد که تا یک دهه بعد بعنوان تریبون اصلی جناح چپ جمهوری اسلامی فعالیت داشت و پس از انتشار نامهٔ محرمانه سعید امامی (از مقامان وزارت اطلاعات و متهم به دست داشتن در قتل‌های زنجیره‌ای) مبنی بر لزوم تحدید مطبوعات، توقیف و پس از محاکمه در دادگاه ویژه روحانیت به مدت ۵ سال توقیف شد، گرچه پس از پایان این مدت نیز منتشر نشد.

رد صلاحیت گستردهٔ کاندیداهای مجمع توسط شورای نگهبان به دلیل عدم التزام به اسلام یا ولایت فقیه در انتخابات مجلس پنجم در سال ۱۳۷۵ نیز تکرار شد و مجمع از این انتخابات نیز کنار کشید. اما یک سال بعد محمد خاتمی از اعضای مجمع به پیروزی بزرگ و غیر منتظره‌ای در انتخابات ریاست جمهوری هفتم دست یافت و با تفاوتی چشم‌گیر بر رقیب خود علی اکبر ناطق نوری پیروز شد.

راه‌اندازی جبهه مشارکت ایران اسلامی در دوران اصلاحات و پیروزی بزرگ این حزب در انتخابات مجلس ششم، نقش مجمع بعنوان رهبری جناح چپ را کاهش داد. اما مهدی کروبی توانست علیرغم آنکه در انتهای فهرست نمایندگان راه‌یافته به مجلس ششم (از تهران) قرار داشت با موافقت حزب مشارکت و سازمان مجاهدین ریاست مجلس را در اختیار گیرد. گرچه عملکرد وی در مقام رییس مجلس، به ویژه در خصوص مسائلی چون نامهٔ خامنه‌ای برای عدم اصلاح قانون مطبوعات (و تایید محدودیت‌های ایجاد شده در مجلس پنجم)، رد صلاحیت بی سابقه در انتخابات مجلس هفتم و تحصن عده‌ای از نمایندگان در مجلس و ... مورد انتقاد اصلاح‌طلبان نیز بود.

مجمع در انتخابات مجلس هفتم شرکت کرد اما به موفقیتی نرسید. پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم، مهدی کروبی (دبیر مجمع) در اعتراض به عدم حمایت کامل از وی درانتخابات و همچنین برخی اختلافات مواضع به همراه برخی دیگر، از مجمع جدا شده و حزب اعتماد ملی را تاسیس کرد. اما در انتخابات شوراهای سوم و مجلس هشتم به موفقیتی دست نیافت.

پس از کناره‌گیری کروبی، محمد خاتمی به سمت رییس شورای سیاست‌گذاری و محمد موسوی خوئینی به سمت دبیر مجمع روحانیون انتخاب شد. در انتخابات دهمین دورهٔ ریاست جمهوری، مجمع روحانیون مبارز حمایت خود را از میرحسین موسوی اعلام کرد. این تشکل در انتخابات ریاست جمهوری دهم با انتشار بیانیه‌هایی به حمایت از موسوی پرداخت. بعد از انتخابات در بیانیه‌هایی درخواست کرد که همه‌پرسی برای تأیید سلامت انتخابات برگزار شود تا جایی که برخی مسئولان خواستار لغو مجوز فعالیت این تشکل شدند.

اعضاء

اعضای کنونی مجمع روحانیون مبارز: [۴]

1.     علی‌اکبر آشتیانی

2.    سید هادی خامنه‌ای

3.   سیدمحمدعلی ابطحی

4.    سید مهدی امام جمارانی

5.    مجید انصاری

6.    محمدعلی انصاری

7.    سید محمد موسوی بجنوردی

8.    اسدالله بیات

9.     سید محمد خاتمی

10. محمدعلی خسروی

11. سید تقی درچه‌ای

12.محمدعلی رحمانی

13.                       سید محمد رضوی

14.                        محمدعلی صدوقی

15.                        فاضل فردوسی

16.                        اسدالله کیان‌ارثی

17.                        سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور

18.                        محمد مقدم

19. سید سراج‌الدین موسوی

20.سید محمد موسوی خوئینی‌ها

21.سید عبدالواحد موسوی لاری

22.                       محمدعلی نظام‌زاده

23.                      سید مجتبی نورمفیدی

24.                       عیسی ولایی

25.                       سید محمد هاشمی

26.                       سید علی محمد دستغیب

اصل‏26

احزاب‏، جمعیت‏ ها، انجمن‏ های‏ سیاسی‏ و صنفی‏ و انجمنهای‏ اسلامی‏ یا اقلیتهای‏ دینی‏ شناخته‏ شده‏ آزادند، مشروط به‏ این‏ که‏ اصول‏ استقلال‏، آزادی‏، وحدت‏ ملی‏، موازین‏ اسلامی‏ و اساس‏ جمهور اسلامی‏ را نقض‏ نکنند. هیچکس‏ را نمی‏ توان‏ از شرکت‏ در آنها منع کرد یا به‏ شرکت‏ در یکی‏ از آنها مجبور ساخت‏.

اصل‏26

واقعیت این است که دیدگاه‌ها و سنت امام، قانون اساسی جمهوری اسلامی نظرات متفکرین دینی و صاحب‌نظران علم سیاست می‌تواند ملاک ارزیابی و بررسی این ویژگی‌ها قرارگیرد.

1- جایگاه حزب در دیدگاه و سنت امام:

 روش حضرت امام در طول تاریخ حیاتشان بعد از انقلاب نه تنها هیچ گاه مخالفت با احزاب نبوده بلکه به صراحت لازم را در تکثر و دفاع از اندیشه‌های مختلف از خود بروز دادند و از آنجا که اعتقادی عمیق به اراده مردم در شکل‌گیری حکومت داشتند بر این منظور اصرار ورزیدند. در مصاحبه‌هایی که در پاریس نموده‌اند با فعالیت مارکسیست‌ها در جمهوری اسلامی نیز مخالفتی ندارند و جمهوری موردنظر خود را صراحتا مشابه جمهوری‌های رایج دنیا که احزاب مخالف و موافق حضور دارند اعلام می‌کنند.

پس از پیروزی انقلاب نیز موافقت صریح خود را با تاسیس حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اعلام می‌کنند و اولین اجتماع سازمان مزبور در 29 فروردین 1385، در قم از ابتدا تا انتهای قرائت قطعنامه حضور می‌یابند. در پاسخ به سوال مسوولان سازمان مجاهدین انقلاب که نظر ایشان را در سال 1359 پیرامون تحزب استفسار می‌کنند، می‌فرمایند «حزب خوب، خوب و حزب بد، بد است.»

حتی حضرت امام موافقت خود را با انشعاب مجمع روحانیون در قالب یک حزب مستقل از جامعه روحانیت برخلاف دیدگاه‌های عده‌ای که نگران اختلاف و چند دستگی در نظام روحانیت بودند اعلام و صراحتا از آن دفاع کردند. کمک‌های مالی به حزب جمهوری و تشکل‌های دیگر حاکی از نگرش مثبت ایشان به جامعه چند صدایی بود که از لوازمات جمهوریتی بود که با پیشنهاد خود آن حضرت در ایران پا گرفته بود. برای اثبات اعتقاد امام به وجود حزب و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، در تفکر دینی و نظام اسلامی اسناد و مدارک زیادی وجود دارد.

2- جایگاه حزب در قانون اساسی:

در فصل حقوق ملت قانون اساسی در اصول زیر:

1- اصل بیست و سوم

2- اصل بیست و چهارم

3- اصل بیست و ششم

که ملاحظه می‌شود تماما بر حقوق ملت در قالب احزاب و تشکل‌ها تاکید دارد و همچنین در فصل پنجم قانون اساسی در خصوص حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن در اصل پنجاه و ششم آمده است: «حاکمیت مطلق در جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را به سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند و...»

و همین طور در اصل ششم در همان فصل آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود...» به علت محدودیت این مقاله فعلا از موارد دیگر قانون اساسی که تاکید صریح بر حاکمیت اراده مردم دارد، عبور و با عنایت به اصول مورد اشاره در قانون اساسی ملاحظه می‌کنیم که احزاب در قانون اساسی از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و خبرگان قانون اساسی هیچ گونه مخالفت صریح یا تلویحی با تحزب و آزادی احزاب در قانون اساسی ندیده‌اند.

3- دیدگاه متفکرین دینی درباره تحزب:

بدون تردید جمله معروف شهید بهشتی که حزب معبد من است»، بارزترین دلیل تاکید یک اسلام‌شناس برجایگاه مهم احزاب در اسلام است و از سوی دیگر نگاه شهید مطهری که احزاب سیاسی را بهترین شکل امر به معروف در جامعه دینی معرفی می‌کند و تاکید بر استفاده از این ابزار مدرن در جامعه خود دارد، دلیلی محکم و متقن بر سازگاری دین با کار حزبی و تشکیلاتی است.

‌قانون فعالیت احزاب، جمعیت‌ها و انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده
‌فصل اول
تعاریف

‌ماده 1 - حزب، جمعیت، انجمن، سازمان سیاسی و امثال آنها تشکیلاتی است که دارای مرامنامه و اساسنامه بوده و توسط یک گروه اشخاص‌حقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین تأسیس شده و اهداف، برنامه‌ها و رفتار آن به صورتی به اصول اداره کشور و خط مشی کلی نظام‌جمهوری اسلامی ایران مربوط باشد.
‌ماده 2 - انجمن، جمعیت، اتحادیه صنفی و امثال آن تشکیلاتی است که به وسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه و تجارت معین تشکیل شده،‌اهداف، برنامه‌ها و رفتار آن به گونه‌ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد.
‌ماده 3 - انجمن اسلامی هر واحد اداری، آموزشی، صنفی، صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف‌آن شناختن و شناساندن اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد.

‌ماده 4 - انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل‌مشکلات و بررسی مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.
‌ماده 5 - منظور از کلیه گروههای مذکور در مواد بعدی این قانون "‌احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای‌دینی شناخته شده" موضوع اصل 26 قانون اساسی می‌باشد.

 


‌فصل دوم - حقوق گروهها

 
‌ماده 6 - فعالیت گروهها آزاد است مشروط بر این که مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده (16) این قانون نگردند.

‌تبصره 1 - کلیه گروهها موظفند مرامنامه، اساسنامه، هویت هیأت رهبری خود و تغییرات بعدی آنها را به اطلاع وزارت کشور برسانند.

 ‌تبصره 2 - برگزاری راهپیمایی‌ها با اطلاع وزارت کشور بدون حمل سلاح در صورتی که به تشخیص کمیسیون ماده 10 مخل به مبانی اسلام نباشد‌و نیز تشکیل اجتماعات در میادین و پارکهای عمومی با کسب مجوز از وزارت کشور آزاد است.

‌ماده 7 - کلیه اعضای ساواک منحله، فراماسونها، کسانی که در فاصله 28 مرداد 1332 تا 22 بهمن 1357 به وزارت رسیده و یا به عضویت مجلس‌سنا یا شورای ملی درآمده‌اند، گردانندگان رژیم سابق و حزب رستاخیز و کسانی که به موجب احکام دادگاهها طبق موازین اسلامی از حقوق اجتماعی‌محروم شده و یا می‌شوند از حق تأسیس جمعیت و حزب سیاسی و یا شرکت در هیأت رهبری آن محرومند.

‌ماده 8 - به وزارت کشور اختیار داده می‌شود با رعایت این قانون نسبت به ثبت گروهها و صدور پروانه برای آنها اقدام نماید.

‌ماده 9 - پرونده مربوط به تقاضای صدور پروانه که طبق آیین‌نامه اجرایی این قانون تنظیم می‌شود حداکثر ظرف یک ماه وسیله وزارت کشور به‌کمیسیون ماده (10) این قانون احاله و پس از تصویب کمیسیون ظرف 10 روز پروانه گروهها با امضاء وزیر کشور صادر خواهد شد.

‌ماده 10 - به منظور صدور پروانه جهت متقاضیان و نظارت بر فعالیت گروهها و انجام وظایف مصرحه در این قانون کمیسیونی به شرح زیر در‌وزارت کشور تشکیل می‌گردد:

1 - نماینده دادستان کل کشور.

2 - نماینده شورای عالی قضایی.

3 - نماینده وزارت کشور.

4 - دو نماینده به انتخاب مجلس شورای اسلامی از بین داوطلبانی که از داخل مجلس و خارج آن به معرفی یکی از نمایندگان حداکثر تا یک هفته‌قبل از انتخابات کتباً به کمیسیون داخلی معرفی شده باشند، تاریخ انتخابات حداقل 15 روز قبل توسط رئیس مجلس در جلسه علنی اعلام خواهد شد.

‌تبصره 1 - نمایندگان مذکور باید ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون انتخاب و به وزارت کشور معرفی شوند و وزیر کشور حداکثر تا ده روز‌پس از آن موظف به تشکیل اولین جلسه کمیسیون می‌باشد.

‌تبصره 2 - نمایندگان فوق‌الذکر برای مدت دو سال انتخاب می‌شوند.

‌تبصره 3 - کمیسیون می‌تواند از نمایندگان سایر سازمانها و افراد صاحب نظر جهت مشاوره دعوت به عمل آورد.

 جلسات کمیسیون با حضور دو‌سوم اعضاء رسمیت یافته و تصمیمات آن با اکثریت مطلق مجموع اعضاء کمیسیون معتبر خواهد بود.

 
‌تبصره 4 - هزینه کمیسیون از محل اعتبارات وزارت کشور (‌برنامه امور سیاسی و اجتماعی) تأمین می‌گردد.
‌ماده 11 - اساسنامه و مرامنامه گروهها پس از صدور پروانه باید به هزینه مؤسسین در روزنامه رسمی چاپ و منتشر گردد.

‌ماده 12 - کمیسیون مذکور در ماده (10) موظف است به پرونده‌های رسیده به نوبت رسیدگی نماید و در صورتی که پس از رسیدن نوبت ظرف سه‌ماه بدون ارائه دلیل اعلام نظر ننماید وزارت کشور موظف است پروانه درخواست شده را صادر کند.

‌ماده 13 - مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده (10) محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی می‌باشد و رأی‌صادره قطعی است.

‌ماده 14 - گروههای متقاضی پروانه باید در اساسنامه و مرامنامه خود صراحتاً التزام خود را نسبت به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان‌کنند.

‌ماده 15 - هر گونه تغییری در هیأت رهبری، مرامنامه و اساسنامه گروهها باید به کمیسیون موضوع ماده (10) اعلام و توسط آن مورد رسیدگی قرار‌گیرد.

‌تبصره 1 - چنانچه تغییرات اعلام شده موضوع ماده (15) موجب مغایرت اساسنامه و یا مرامنامه گروه با ماده (14) بشود یا بعضی از اعضای‌هیأت رهبری مشمول ماده (8) گردد کمیسیون ماده (10) پروانه گروه را توقیف خواهد نمود.

‌تبصره 2 - ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ توقیف و یا اعلان آن در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار، گروهی که پروانه او توقیف شده است می‌تواند به‌دادگاه شکایت کند. دادگاه ظرف سه ماه رسیدگی نموده رأی قطعی صادر خواهد نمود.

‌ماده 16 - گروههای موضوع این قانون باید در نشریات، اجتماعات و فعالیتهای دیگر خود از ارتکاب موارد زیر خودداری کنند:

‌الف - ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود.

ب - هر نوع ارتباط، مبادله اطلاعات، تبانی و مواضعه با سفارتخانه‌ها، نمایندگیها، ارگانهای دولتی و احزاب کشورهای خارجی در هر سطح و به‌هر صورت که به آزادی، استقلال، وحدت ملی و مصالح جمهوری اسلامی ایران مضر باشد.

ج - دریافت هر گونه کمک مالی و تدارکاتی از بیگانگان.

‌د - نقض آزادیهای مشروع دیگران.

ه - ایراد تهمت، افتراء و شایعه پراکنی.

‌و - نقض وحدت ملی و ارتکاب اعمالی چون طرح‌ریزی برای تجزیه کشور.

‌ز - تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینه‌های متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در جامعه ایران.

ح - نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی.

ط - تبلیغات ضد اسلامی و پخش کتب و نشریات مضره.

ی - اختفاء و نگهداری و حمل اسلحه و مهمات غیر مجاز.

‌ماده 17 - در صورتی که فعالیت تشکیلاتی یک گروه منشاء تخلفات مذکور در ماده 16 باشد کمیسیون می‌تواند بر حسب مورد به تفصیل زیر عمل‌نماید:

1 - تذکر کتبی

2 اخطار

3 - توقیف پروانه

4 - تقاضای انحلال از دادگاه

‌ماده 18 - بودجه گروهها باید از طرق مشروع و قانونی تأمین و به شکل مشروع و قانونی صرف گردد.
‌تبصره - درآمد و هزینه گروههای پروانه‌دار باید در دفاتر قانونی ثبت شود و در پایان سال مالی برای بررسی در اختیار کمیسیون ماده (10) قرار گیرد.

‌ماده 19 - شورای عالی قضایی موظف است ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون لایحه تشکیل هیأت منصفه محاکم دادگستری موضوع اصل168 قانون اساسی را تهیه و با رعایت اصل 74 قانون اساسی تقدیم مجلس نماید.

‌قانون فوق مشتمل بر نوزده ماده و نه تبصره در جلسه روز شنبه هفتم شهریور ماه یک هزار و سیصد و شصت به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده‌و شورای محترم نگهبان آن را تأیید نموده است.

‌رئیس مجلس شورای اسلامی - اکبر هاشمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد